پرواز را به خاطر بسپار

چیزی بلد نیستم بگم تا تو رو دلداری بدم خدا به موقع می رسه فقط به این معتقدم . من یک روح فقیرم

پرواز را به خاطر بسپار

چیزی بلد نیستم بگم تا تو رو دلداری بدم خدا به موقع می رسه فقط به این معتقدم . من یک روح فقیرم

او یک مهندس است !

لازم است گاهی از خانه بیرون بیایی و خوب فکر کنی ببینی باز هم می‌خواهی به آن
 
خانه برگردی یا نه؟  

 

 لازم است گاهی از مسجد، کلیسا  بیرون بیایی و ببینی پشت سر اعتقادت چه می بینی

 ترس یا حقیقت؟  

  لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی، فکر کنی که چه‌قدر شبیه آرزوهای
 
نوجوانیت است؟  

   لازم است گاهی درختی، گلی را آب بدهی، حیوانی را نوازش کنی، غذا بدهی ببینی
 
هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه؟  

 لازم است گاهی پای کامپیوترت نباشی، گوگل و ایمیل و فلان را بی‌خیال شوی، با
 
خانواده ات دور هم بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و ببینی زندگی فقط
 
همین آهن‌پاره‌ی برقی است یا نه  

 لازم است گاهی بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج تا ببینی 

در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده؟  

 لازم است گاهی عیسی باشی، ایوب باشی، انسان باشی ببینی می‌شود یا نه؟  

 و لازمست گاهی از خود بیرون آمده و از فاصله ای دورتر به خودت بنگری

  واز خود بپرسی که سالها سپری شد تا آن شوم که اکنون هستم

آیا ارزشش را داشت ؟

ادامه مطلب ...

فکر کن ، زندگی کن

تا حالا عادت داشتید اشیاء بی مصرف رو انبار کنید؟ و فکر کنید یه روزی - کی میدونه چه وقت - شاید به دردتون بخوره؟
تا حالا شده که پول هاتون رو جمع کنین و به خاطر اینکه فکر می کنید در آینده شاید بهش محتاج بشین، خرجش نکنید؟
تا حالا شده که لباسهاتون، کفشهاتون، لوازم منزل و آشپزخونتون و چیزای دیگه رو که حتی یکبار هم از اونا استفاده نکردین، انبار کنید؟
درون خودت چی؟ تا حالا شده که خاطره ی سرزنش ها، خشم ها، ترس ها و چیزای دیگه رو به خاطر بسپاری؟
دیگه نکن! تو داری بر خلاف مسیر کامیابی خودت حرکت می کنی!
ادامه مطلب ...